Lyrics
زخنیتر از همیشه
از درد دل سپردن
سرخورده بودن از عشق
در انتظار مردن
با قامتی شکسته
از کولهبار غربت
در جستجوی مرهم
راهی شدن زیارت
رفتم برای گریه
رفتن برای فریاد
مرهم مراد من بود
کعبه تو رو به من داد
ای از خدا رسیده
ای که تمام عشقی
در جسم خالی من
روح کلام عشقی
ای که همه شفایی
در عین بیریایی
پیش تو مثل کاهم
تو مثل کهربایی
هر زره از دلم رو
با حوصله زدی بند
این چینیه شکسته
از تو گرفته پیوند
ای تکیهگاه گریه
ای هم صدای فریاد
ای اسم تازهی من
کعبه تو رو به من داد
من زورقی شکستم
اما هنوز طلایی
طوفان حریف من نیست
وقتی تو ناخدایی
بالاتر از شفایی
از هر چه بد رهایی
ای شکل تازهی عشق
تو هدیهی خدایی
با تو نفس کشیدن
یعنی غزل شنیدن
رفتن به اوج قصه
بیبال و پر پریدن
ای تکیهگاه گریه
ای همصدای فریاد
ای اسم تازهی من
کعبه تو رو به من داد
ای تکیهگاه گریه
ای همصدای فریاد
ای اسم تازهی من
کعبه تو رو به من داد